هفته +++

این هفته پر از خبرای خوش بود برام
همه چیز تو قسمتایی که خدا برای آدما می چینه شاید بهونه هایی باشه
که ماها راحت نمی تونیم اون رو بفهمیم و درک کنیم
شاید باید بیشتر بزرگ شیم و شاید...
این هفته کارایی که قول داده بودم تا آخر سال انجامش بدم
برام رنگ پیدا کرد
از هفته پیش سعی کردم برنامه زندگیم رو روی سال نبندم
و سالیانه فکر نکنم تا عقب نمونم
این هفته هایی که برنامه ریزی عمرم
شده ماهیانه
خیلی جلوم انداخته.
از خریدن موتور و ماشین و امتحان گواهینامه بگیر
تا ثبت نام کلاس زبان انگلیسی و تغییر از جایگاه خبر... به ج سرد... یه جا.
امیدم بیشتر از این تکون بخورم و می دونم میشه با دعاهای قشنگ آدمایی که دوسشون دارند
و با تکونایی که خودم دخیلم توشون.
این هفته که آخرش رو با
این جمله که
اگر بخوای میشه
و رسیدن کار آدمایی که
کلید زندگیشون رو پیدا کردند
و لباس خوشبختی رو نه با نگاه
بلکه با دلشون دیدند و اگه خدای خوبی ها بخواد بهش می رسند
شاید یه جورایی تمومش می کنم.
ولی همیشه این نکته تو ذهنمه و خیلی بیشتر تو دلم:
ما آدما دنبال آدمای خوب می گردیم برای خیلی چیزا
ولی وقتی یه فرشته رو پیدا می کنیم
برای یه لحظه با اون بودن حاضریم
همه وقتامون رو بدیم
و از همه چیز بگذریم.
خدایا مرسی که
می تونیم خونه نشین خوبی هات بشیم
و می تونیم جنس خوبی ها رو درک کنیم
با اینکه بدیم
ولی بازم از روزیمون کم نمی کنی و
بیش از حدی که لیاقتمون هست به ما می بخشی.
خدایا مرسی از همه خوبی هات
و مرسی از اینکه نگاه بزرگتون به این دلای کوچیک نور می ده
و روشن می کنه سفره های زندگیمون رو.

0 نظرات:

ارسال یک نظر