سکوت صبح
و انبوده درختان سرو
زیر سایه ای درختی تنها
از جنس بلوط
با تنه ای بزرگ و
روشن و سبز نشسته بودم
انگار عمر 5 هزار و 556ساله این درخت
درخت را جوان تر و سر زنده تر کرده بود
گویی عمر درخت از عمر دقایق دنیا بیشتر بود
صدای لحظه ها در پای این درخت بزرگ
چه شنیدنی بود
صدای سکوت
ناگهان صدایی از جنس باران؛
سکوت بی انتهای شنیده ها را شکست
صدای باران بود!
ولی اثری از آن نه!
بارانی که شاید مه ی بود بر اطراف این دل
و شاید قطراتش را آسمان نیافریده بود
و ابرهای آسمان در امدنش بی تأثیر
چقدر آرامش و سکوت
تلفیقی زیبا دارند
و چقدر طبیعت
شاعرانه تلفیق شده
با دنیای عارفانه روح.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر